ژئومورفولوژی دوران نوزیستی سنوزوییک
ژئومورفولوژی دوران نوزیستی سنوزوییک ( Cenozoic):
این دوران 70 میلیون سال به طول انجامیده و تقریبا کمی بیشتر از یک سوم دوران دوم و حدود یک ششم دوران اول است و کوتاهترین دوران زمین شناسی نامیده می شود. این دوران به سه دوره پالئوژن (شامل پالئوسن، ائوسن و الیگوسن جمعا به مدت 40 میلیون سال)، نئوژن (شامل میوسن و پلیوسن جمعا به مدت 28 میلیون سال) و کواترنر (شامل پلیوستوسن و هولوسن جمعا به مدت 2 میلیون سال) تقسیم می شود. دوره های پالئوژن و نئوژن را روی هم دوره ترشیاری نیز می گویند.
حد فوقانی و حد تحتانی این دوران (همچنان که قبلا نیز گفته شد) کاملا مشخص نیست. حد تحتانی آن بعلت روشن نبودن حد فاصل بین آخرین اشکوب کرتاسه (ماستریشتین) و اولین اشکوب پالئوسن (دانین) و حد فوقانی آن نیز بعلت اختلاف نظر در واقعی بودن یا غیر واقعی بودن دوران چهارم مبهم می باشد.
» دیرینه شناسی دوران سوم:
از نظر دیرینه شناسی دوران دوم با ظهور و وفور پستانداران مشخص می شود که کاملا نقش خزندگان را در دوران دوم بازی می کنند. زیرا سایر دسته های گیاهی و جانوری از دوره کرتاسه به بعد در روی کره زمین وجود داشته اند و فقط شاید بعضی از دسته های کوچک گیاهی که به تک لپه ایها تعلق دارند مخصوص دوران سوم می باشند.
از مهره داران، سنگواره پستانداران معرف خوبی برای رخساره های خشکی بوده ولی اهمیت بی مهرگان بویژه دوکفه ای ها و شکم پایان با توجه به فراوانی آنها در دوران سوم نیز قابل توجه می باشد. اهمیت چینه شناسی سنگواره های کوچکتر کمتر از دسته های جانوری نبوده و عنوان مثال نومولیتها که منحصرا در پالئوژن شناخته شده اند، این دوره را بطور دقیق مشخص می سازند.
آلوئولینها که قبلا در کرتاسه ظاهر شده بودند، در پالئوژن پراکندگی زیادی پیدا کرده و در نئوژن از بین رفته اند. اوربیتوئیدیده ها که خانواده ای از ان به نام اوربیتوئیده ها در کرتاسه فوقانی ظاهر شده اند، خانواده دیگری نیز دارند که از بین آنها سه خانواده معرف سه دوره از دوران سوم می باشند: اورتوفراگمینها برای ائوسن، لپیدوسیکلینها برای اولیگوسن، میوژیپسینها برای میوسن. گلوبوروتالیده ها که نزدیک به گلوبوترونکانیده ها یعنی موجودات پلانگتونی دوره کرتاسه محسوب می شوند، ارزش چینه شناسی زیادی دارند.
حرکات کوهزایی دوران سوم:
از لحاظ حرکات کوهزایی دوران سوم دوره اصلی برای تشکیل کوه های آلپ بوده و کمربندهای کوهزایی حاشیه اقیانوس آرام و تتیس در این دوران تحول زیادی پیدا کرده و وضع کنونی را به خود گرفته اند. در محدوده تتیس، پزرگناودیسهای آلپی در دوره پالئوژن صورت کاملی به خود گرفته و در دوره نئوژن واحدهای پالئوژئوگرافی جدیدی بوجود آمده اند. گسلهای زیادی که تشکیل آنها در میوسن فوقانی آغاز شده و در پلیوسن توسعه پیدا کرده اند از نتایج حرکات کوهزایی فوق محسوب می شوند.
عمده ترین فازهای کوهزایی که در این دوران تاثیر کرده اند عبارتند از:
-لارامید: در اواخر کرتاسه و از پالئوسن رخداده و تاثیر عمده ای در شکل گیری فلات ایران و آلپ داشته است.
- پیرنه ئن: در ائاخر ائوسن و اولیل الیگوسن بوقوع پیوسته و در اروپا بیشتر تاثیر داشته است.
- هلوت: در الیگوسن تاثیر کرده است
- ساو: در اواخر آکویتانین و اوایل بوردیگالین در میوسن اتفاق افتاده است.
- آتیک: در اواسط میوسن اتفاق افتاده است.
- رودانین: در مرز بین میوسن و پلیوسن بوقوع پیوسته است.
- والاک: در اواسط پلیوسن اتفاق افتاده است.
- پاسادنین: در اواخر پلیوسن تاثیر کرده است.
» جغرافیای دیرینه دوران سوم:
کره زمین در پالئوژن از لحاظ جغرافیایی شباهت زیادی به دوره کرتاسه دارد. خشکی گندوانا به تقسیمات کوچکتری تقسیم می شود و آمریکای جنوبی، مجموعه آفریقا و عربستان که هنوز به هم متصل می باشند، استرالیا، شبه جزیره هند و ماداگاسکار که تازه از هم جدا شده اند را به وجود می آورد. آمریکای شمالی تقریبا از اوراسیا جدا می شود و ارتباط این دو توسط دو تنگه بین گروئنلند و جزایر بریتانیا واقع بوده برقرار می گردد. به این ترتیب اقیانوس های دیگر نیز بوجود می آیند. البته هنوز هم اقیانوس منجمد شمالی باز نشده و از الیگوسن این عمل آغاز می شود. قاره ها توسط اقیانوسهای مجاور خود مورد پیشروی قرار گرفته اند. کمربند حاشیه ای اقیانوس کبیر محل فعالیت شدید آتشفشانی نوع آندزیتی بوده و حرکات کوهزایی لارامید را به دنبال داشته است. کمربند تتیس در ائوسن و بویژه در اواخر آن تغییرات مهمی را در منطق بزرگناودیس باعش می شود و در اواخر همین دوره است که جنبشهای مماسی آغاز می گردد. در دوره الیگوسن، مرحله بزرگناودیس تاخیری که از ابتدای ائوسن با تشکیل آندزیتها در حوضه داخلی آغاز شده بود به مرحله تکاملی خود می رسد و در دوره میوسن افزایش بیشتری می یابد.
در دوره میوسن، قاره ها و اقیانوسها وضعی شبیه وضع کنونی داشته اند با مختصر پیشروی و پسروی دریا در روی ساحل و هم چنین از روی جدا بودن دو قاره آمریکای شمالی و جنوبی در محل کانال پاناما و اتصال عربستان به آفریقا در محل بحر احمر از آن تمیز داده می شوند. کمربندهای کوهزایی در این دوره نیز کمربندهای حاشیه اقیانوس کبیر و تتیس بوده است. تغییراتی که در دوره پلیوسن در زمین صورت گرفته است بدین صورت بوده که اتصال بین آمریکای شمالی و جنوبی به وسیله باریکه ای از خشکی برقرار می شود و خشکی عربستان و آفریقا در محل دریای احمر کشیدگی پیدا می کند و این دریا شروع به تشکیل شدن می نماید.
آب و هوای دورا ن سوم:
آب و هوای دوران سوم تا حدودی شبیه دوران چهارم بوده و به دلایل زیر با دوران اخیر مختصر اختلافی داشته است:
- قطبین زمین در دوران سوم بطور کامل در محل فعلی آن نبوده ولی در طول این دوران به حالت کنونی نزدیک شده است.
- آب و هوای کنونی کره زمین که باید یخچالی یا لااقل بین یخچالی در نظر گرفته شود ماخذ خوبی برای مقایسه است. زیرا اگر عرق چینهای یخچالی امروزه از بین می رفتند، مناطق آب و هوایی در جهت قطبین جابجا شده و آب و هوایی زمین در دوره کنونی به مناطق آب وهوایی در دوره کرتاسه نزدیک می شدند.بطورکلی آب و هوا در دوران سوم در همه جا بویژه در نقاطی که دو عامل فوق دست به دست هم داده اند گرمتر از امروزه بوده است.
» سنوزوییک در ایران:
پس از نزدیک شدن بخش قدامی آفریقا به اوراسیا و برخورد آن در جنوب ترکیه، پیچ و تابهایی در روند ساختمانی حاصل شد که علت آن برآمدگی دماغه آفریقا بود. روند ساختمانی زاگرس، افیولیتهای آن، افیولیتهای هلالی و حلقوی مانند، دگرگونی های زون سنندج- سیرجان و توده های نفوذی حاشیه آن از تبعات این برخورد محسوب می شود.
شبه قاره هند، پس از جدایی از گندوانابسمت جنوب اوراسیا پیشروی کرد و حدود 50 میلیون سال پیش تصادم و برخورد آن با جنوب آسیا صورت گرفت و اقیانوس تتیس در حد بین تبت و هند بسته شد. اثر این برخورد در ساختارهای شرق ایران تغییراتی بوجود آورده است بنحوی که اقیانوس موجود بین بلوک لوت و هلمند (افغانستان) بسته شد و در فلیشهای شرق ایران دگرگونی خفیفی ایجاد شد و امتداد محور چینها و گسلها دچار تغییر شد و بعد از چین خوردگی شدید، ماگماتیسم کالکوآلکالن ظاهر گردید.
با باز شدن دریای سرخ که مقدمات آن در اورایل سنوزوییک فراهم شده بود، در اواخر پلیوسن شکل فعلی آن پدیدار شد و متعاقب آن قاره آفریقا از عربستان جدا شده و عربستان به ایران نزدیک شد، در نتیجه بعلت سرعت بیشتر بخش آزاد جنوبی نسبت به بخش شمالی، چین خوردگیها و تغییر شکلهایی در بخش جنوب و جنوب غربی کشور ما اتفاق افتاد و بدین ترتیب زاگرس از آب خارج و شکل و امتداد نهایی کوه های آن ترسیم شد.
رخساره های مهم پالئوژن در ایران عبارتند از:
- رخساره مردابی در قم، سمنان و سیاه کوه.
- رخساره های دریایی همراه با فسیلهای مربوط به مناطق کم عمق تا عمیق در قسمتهای عمده از البرز و جنوب ایران
- رخساره های تخریبی نظیر ماسه سنگ و کنگلومرا که در حوضه قم و شمال دره فیروزکوه مشاهده می گردند.
از دیگر نقاطی که در آن تشکیلات پالئوژن دیده شده اند عبارتند از: خراسان، سبزوار، زنجان، زاهدان، بلوچستان، بین اصفهان و کاشان متعلق به ائوسن و دزفول، شوشتر، خرمشهر و هفت گل مربوط به الیگوسن.
دوره نئوژن درایران نیز نظیر اروپا در ابتدا با جنبشهای کوهزایی مهمی همراه بوده است و در نتیجه آن، قسمت مهمی از ایران در البرز و زاگرس سر از آب خارج کرده اند در این دوره وسعت دریاها به مراتب کمتر می شود و مخصوصا در اواخر آن دریای باز شمال ایران به دریای بسته خزر و سیاه تبدیل می گردد.
رخساره های این دوره عبارتند از:
- رخساره مردابی مثل سنگهای گچی و نمکی یا ته نشینی های رسی گچ دار که در دوره میوسن بیشتر سنگهای پوششی نفت را تشکیل می دهند.
-تشکیلات تخریبی نظیر ماسه سنگ و کنگلومرا مثل کنگلومرای بختیاری.
-تشکیلات دریایی کمیاب تر از سایر تشکیلات بوده و تشکیلاتی از آن در حوالی قم با فسیل لپیدوسیکلینا، سمنان، آذربایجان و بندرعباس دیده می شود.
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 10 آذر 1402 (19:53)
- گزارش تخلف مطلب